kayantv



سخنرانی چارلی چاپلین در فیلم The Great Dictator 1940 . نمایش این فیلم در آلمان نازی و کشور های تحت اشغال آلمان ممنوع اعلام شده بود. ولی گفته شده که هیتلر دو بار به صورت محرمانه و خصوصی این فیلم را تماشا کرده. چارلی چاپلین گفته بود حاضر هستم هر کاری بکنم تا بدانم نظر #هیتلر درباره این فیلم چیست.





تا حالا به حرکت های چارلی چاپلین با کلاهش دقت کردین؟؟

سِر چار اسپنسر چاپلین(بهانگلیسی:Sir Charles Spencer Chaplin) (زادهٔ ۱۶ آوریل ۱۸۸۹ - درگذشتهٔ ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷)، معروف بهچارلی چاپلینوچارلی، یکی از بزرگترین و مشهورترینبازیگرانوکارگردانان سینماو همچنینآهنگسازبرجستهٔهالیوودو برندهٔجایزه اسکاراست. بیشتر فیلم های اوکمدیوصامتهستند.چاپلین در زمینه هایسینماوتئاتر۷۷ سال (۱۸۹۹-۱۹۷۶) فعالیت کرد. شروع فعالیت های وی از سالن ویکتوریاانگلستانبه عنوان پسربچه ای آغاز شد و تا سن ۸۷ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیهٔ سینماگران را تأسیس کرد.چاپلین یکی از محبوب ترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی وتاریخ سینمااست. وی در طول دوران فعالیت هنری اش، سه بار موفق به دریافتجایزه اسکارشد.

در ادامه مطلب زندگی نامه ایشان را مطالعه کنید

دوران جوانی

تصویر چارلی چاپلین در دوران جوانی (دههٔ نخستِ قرن بیستم) که درایالات متحده آمریکاعکس برداری شده است. این نگاره مربوط به زمانی است که چارلی چاپلین هنوز یک شخصیت عادی است و قدم به عرصهٔ بازیگری در فیلم های صامت نگذاشته است.
(چارلی چاپلین، دههٔ ۱۹۱۰)

چاپلین خود ادعا می کرد که در سال ۱۸۸۹ در محله ای در جنوب لندن متولد شده است؛ یعنی تنها چهار روز پیش از تولد هیتلر که چاپلین وی را دردیکتاتور بزرگمورد تمسخر قرار داد. اما سازمان های اطلاعاتیبریتانیا،فرانسهوایالات متحدهکه در مورد وی تحقیق کرده اند تاکنون به مدرک دقیقی مبنی بر مکان و زمان تولد وی دست نیافته اند.

خانوادهٔ چاپلین بیش از ۴۰ سال پس از مرگ وی نامه ای در کشویی قفل شده پیدا کردند که در آن اشاره شده بود که چاپلین در کمپکولیهادر اسمسویک در نزدیکیبیرمنگاممتولد شده است. این نامه در اوایل دههٔ ۱۹۷۰ توسطجک هیلبه چاپلین فرستاده شده است. در این نامه گفته شده است که عمهٔ او یکملکهٔ کولیبوده است و او در کاروان عمه اش متولد شده است.

پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) معتقد بود چارلی چاپلین در واقع یک یهودی روس با نام اصلیاسرائیل تورنشتینبوده است. از سوی دیگر،اسکاتلندیاردبا ارائهٔ اطلاعاتی از سوی یک منبع اظهار کرد که ممکن است وی در فرانسه متولد شده باشد. اماادارهٔ اطلاعات بریتانیاهیچ گاه نتوانست مدارک تولد مربوط به چنین شخصی را پیدا کند و با وجود تحقیقات وسیع، هیچ نوعی مدارک و شواهدی در جهت اثبات این ادعاها پیدا نکرد. قدیمی ترین مدرکی که از وی پیدا شده است، گذرنامه ای است که در سال ۱۹۲۰ صادر شده است.

والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگلندنبودند و هر دو بازیگر و آوازه خوان، اما پیش از آنکه چاپلین سه ساله شود از هم جدا شدند. مشهور است که نام مادر چاپلین هنا است. چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. پدرش الکلی شد و کمتر با چارلی ارتباط داشت. بعدها مادر چاپلین دچاربیماری روانیشد و در یک آسایشگاه در حوالی لندن بستری گردید. مستخدمهٔ پدر، چارلی را به همراه برادرش به مدرسه فرستاد و پدر چارلی زمانی که او ۱۲ ساله بود درگذشت.

بیماری مادر چاپلین از آنجایی آغاز شد که در یکی از اجراهای زنده تئاتر در لندن که برای سربازان اجرا می شد، یکی از اجسامی که سربازان مست به روی صحنه پرتاب می کردند به سر مادرش برخورد کرد و مادر چاپلین خون آلود و اشک ریزان به پشت صحنه رفت و چاپلین پنج ساله به روی صحنه آمد تا تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام کند.

با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق تری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار می کردند، مشغول به کار شدند. در سال ۱۹۲۸ مادر چارلی ۷ سال پس از انتقال وی توسط پسرانش بههالیووددرگذشت. سال های پس از مرگ مادر و فقر و استیصال برادران چاپلین تأثیر زیادی بر فضای فیلم های چاپلین در سال های بعد گذاشت. بعدها چارلی از وجود برادری ناتنی از سمت مادر آگاه می شود به نام <<ویلر دریدن>> که بعدها این برادر به برادران دیگر در هالیوود و استودیو چاپلین می پیوندد.

چاپلین در مورد مادرش می گفت: اگر مادرم نبود شک دارم که می توانستم درپانتومیمموفقیتی کسب کنم. او یکی از بزرگترین هنرمندان پانتومیم بود که تاکنون دیده ام

مهاجرت به آمریکا

چاپلین از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲ به همراهفرد کارنوسراسرآمریکارا دوره کرد و نمایش تئاتر اجرا می کرد. چاپلین در زمان همکاری با شرکت کارنو در آمریکا هم اتاقیاستن لورلبود. استنلی بهانگلیسبازگشت اما چاپلین در آمریکا ماند. در سال ۱۹۱۳ بازی چاپلین مورد توجه یکی از فیلم سازان قرار گرفت و از آن پس با شرکت فیلم سازیکی استونهمکاری کرد. وی نخستین فیلم خود را با نامساختن یک زندگیکهفیلم کمدیبود در سال ۱۹۱۴ آغاز کرد. چاپلین در این شرکت و با این فیلم به سرعت به شهرت رسید.

بازیگر پیشرو

در سال ۱۹۱۴ چاپلین با شرکتکی استونسه فیلم بازی کرد و به موفقیت های چشمگیری رسید. او در زندگی نامه اش چنین می نویسد:

من هیچ ایده ای دربارهٔچهره پردازیو لباسم نداشتم. لباسی را که در فیلم اول داشتم دوست نداشتم. در راه لباس خانه به این نتیجه رسیدم که شلوار بگی گشاد بپوشم و کفش های بزرگ و کلاهی خاص. می خواستم همه چیز با هم در تضاد باشد. کتی تنگ و کلاهی کوچک و کفشی بزرگ. نمی دانستم باید پیر به نظر بیایم یا جوان؛ اما وقتی یاد حرف کارگردان افتادم که می خواست کمی بزرگتر از آنچه هستم به نظر بیایم، پس یک سبیل اضافه کردم. نمی دانستم چه شخصیتی باید داشته باشم، اما زمانی که لباس ها را پوشیدم، خودِ لباس ها احساسی به من داد که شخصیت را دیدم، آغاز به شناختنش کردم و زمانی که به روی صحنه می رفتم، کاملاً متولد شده بود.

در فیلم های نخست، به سبکمک سنتکه کارگردان بود، از فضای کمدی جسمی و ژست های اغراق شده استفاده می کرد. کم کم چاپلین برای این شرکت فیلم سازی کرد و به عنوانکارگردانفیلم های کوتاه بیش از ۳۴ فیلم ساخت. چاپلین مورد توجه بسیاری از فیلم سازان و نویسندگان قرار گرفت.

شخصیت چاپلین بیشتر به عنوان <<آواره>> شهرت یافت که در زبان های مختلف دنیا مفهومی به مانند فردی ولگرد با رفتارهای پیچیده اما بزرگ منشانه داشت. در سال ۱۹۱۵ چاپلین با یک شرکت تازه قرارداد بست و مشغول ساخت فیلم های بلندتری شد.

در سال ۱۹۱۶ شرکت فیلم موچوال مبلغ ۶۷۰ هزار دلار با چاپلین قرارداد بست و در مدت ۱۸ ماه وی ۱۲ فیلم بلند کمدی برای آن ها ساخت که در نوع خود ویژگی ممتازی در تاریخ سینما به شمار می رود. در واقع تمام فیلم هایی که در این شرکت ساخته شد، به یک اثر کلاسیک سینمای کمدی تبدیل شدند. در پایان این سال ها آمریکا واردجنگ جهانیشد و چاپلین دورهٔ جدیدی از سینمای خود را با دوستانش آغاز کرد. چاپلین از سال ۱۹۱۸ در استودیوی خود مشغول به کار شد. تمام فیلم های پیشین، دوباره ویرایش و کات شدند و در سال های مختلف موسیقی وتدوینجدید صورت گرفت.

شیوهٔ فیلم سازی

چاپلین همیشه بسیار اشاره وار در مورد روش های فیلم سازی خود سخن می گفت، اگر غیر از این عمل می کرد، مانند این بود که یک شعبده باز حقه های خود را افشا کند. درواقع، تا قبل از ساخت فیلم های صدادار ماننددیکتاتور بزرگدر سال ۱۹۴۰، او هیچ وقت یک فیلم نامهٔ کامل از ساخت فیلم در اختیار نداشته است. روش چاپلین این گونه بود که طرحی در ذهنش پرورانده می شد و بر اساس آنچه ارائه می کرد با او قرارداد بسته می شد و در این مسیر او می توانست آزادانه بنویسد و خود کارگردان فیلم خود باشد. بعد چاپلین گروه همکاری خود را تشکیل می داد و محیط داستان و شخصیت های آن را می ساخت و تقریباً در طول فیلم بود که ابتکارها و ظرافت های داستان به ذهنش می رسید و آن ها را به طرح خود اضافه می کرد. گاهی با قسمت هایی از فیلم که قبلاً پذیرفته شده بود مخالفت می شد یا در روایت داستان ضرورتی ایجاد می شد و چاپلین مجبور می شد قسمت هایی را که قبلاً فیلم برداری کرده را تکرار کند؛ مگر قسمت هایی که با کل مجموعه داستان در تناقض بود. روش فیلم سازی یکتای چاپلین تنها پس از مرگش شناخته شد، زمانی که صحنه های بریده شدهٔ فیلم ها و خروجی های نهایی آن ها به وسیلهٔ گروه بریتانیایی <<مستند چاپلین ناشناخته>> در سال ۱۹۸۳ بررسی شد.

آنچه در بالا گفته شد یکی از دلایلی است که ساخت یک فیلم برای چاپلین نسبت به رقیبانش زمان بیشتری می گرفت. دلیل دیگر آن این بود که چاپلین کارگردان بسیار دقیقی بود و اصرار داشت که هنرپیشه ها دقیقاً همان گونه بازی کنند که منظور اوست و اصلاً هم برای او مهم نبود که چقدر طول بکشد تا بتواند بازی مورد نظرش را از هنرپیشه اش بگیرد.چاک جونزکه در زمان کودکی نزدیک کارگاه فیلم سازی چاپلینزندگی می کرده گفته است: به یاد می آورد که پدرش هنگام گرفتن یکی از صحنه های فیلم چاپلین در آنجا حاضر بوده و دیده که چاپلین یک قسمت را بیش از ۱۰۰ بار تکرار کرده تا در نهایت از کار هنرپیشه اش راضی شده و آن قسمت را پذیرفته است.

ترکیب هم زمان داستان پردازی و میل به کمال گرایی در چاپلین که منجر می شد به روزها تلاش و هزاران فوت فیلم گرفته شدهٔ بی استفاده، باعث می شد تا فیلم سازی برای او بسیار پرهزینه تمام شود و کلافگی او باعث پراکندگی و دلگیری هنرپیشه ها و سایر عوامل فیلم هایش شود یا باعث شود آن ها ساعت ها انتظار بکشند یا حتی در مواردی کل کار تعطیل شود.

مقایسه با سایر طنزهای صامت

(کارگاه های فیلم سازی چاپلین ۱۹۲۲)

از دههٔ ۱۹۶۰ به بعد فیلم های چاپلین با فیلم های دو طنزپرداز دیگر،باستر کیتونوهارولد لوید، مقایسه می شده اند، این مقایسه به خصوص در میان طرفداران وفادارِ دو گروه مطرح بود.

این سه طنزپرداز هریک سبک خاص خود را داشت: چاپلین تأکید زیادی بر عواطف و گیرایی فیلم داشت (به همین دلیل در دههٔ ۱۹۲۰ بسیار معروف بود)؛ لوید به داشتن شخصیت های عامه پسند در فیلم هایش شناخته شده بود، و کیتون به خاطر داشتن بردباری همراه با لحنی غرغرو در میان مخاطبان خود مورد پذیرش بود.

ازنظر تجاری، تعدادی از سودآورترینفیلم های صامتاثر چاپلین است. فیلمجویندگان طلا، با فروش ۴٫۲۵ میلیوندلار آمریکاپنجمین فیلم پرسود، وسیرکبا فروش ۳٫۸ میلیون دلار آمریکا هفتمین فیلم پرفروش بود. درحالی که فیلم های چاپلین درمجموع ۱۰٫۵ میلیون دلار آمریکا سود کردند، هارولد لوید، درآمدی در حدود ۱۵٫۷ میلیون دلار داشت. همچنین لوید تعداد فیلم های بیشتری می ساخت؛ او در طول دههٔ ۱۹۲۰، ۱۲ فیلم منتشر کرد، درحالی که چاپلین در این مدت تنها ۳ فیلم منتشر کرد. فیلم های باستر کیتون به اندازهٔ فیلم های چاپلین و لوید ازنظر تجاری موفق نبود. وی حتی در زمانی که در اوج شهرت خود بود، در اواخر دههٔ ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰، تنها دست آوردش، تشویق دیرهنگام منتقدان بود.

واضح است که چاپلین و کیتون، که هر دو از وودویل (Vaudeville) کار خود را شروع کردند، زیاد به یکدیگر توجه داشته باشند. کیتون در سرگذشت خود از چاپلین با نام بزرگترین طنزپرداز که تا به حال زندگی کرده و بزرگترین کارگردان طنز یاد کرده است. چاپلین نیز در ۱۹۲۵ از کیتون در یونایتد آرتیستس (United Artists) استقبال کرد و او را از رفتن بهمترو گلدن مایردر سال ۱۹۲۸ برحذر داشت و برای آخرین فیلم او با نامشهرتمتنی ویژه برای کیتون نوشت و از او با عنوان شریک طنزپرداز خود از سال ۱۹۱۵ یاد کرد.

کار خلاقانه

دیکتاتور بزرگ

دیکتاتور بزرگنخستین فیلم کاملاًناطقچاپلین بود که در اوضاع نابسامان جهانی در دهه چهل میلادی، اثری ضدنازیبود. این فیلم در مورددیکتاتوریاروپایی و در واقع تاریخچه زندگی آدنوید هینکل، دیکتاتور کشور خیالی تامانیا است که دست به کشتار یهودی ها می زند و اروپا را درگیر جنگ می کند. برخی این فیلم را نپسندیدند و برخی جنبه ی آن را جدی و برخی آن را به قدر کافی جدی نگرفتند. با این حال این فیلم از نظر تجاری محبوبیت فراوانی پیدا کرد و چاپلین را هم چنان به عنوان یک ستاره در اوج نگاه داشت.

عصر جدید

موضوع فیلمعصر جدیددر مورد کارگرانی است که از آن ها زیاد کار می کشند و در فکر افزایش ساعت کاری آنان هستند. با تعطیل شدن کارخانه ها بیکاران زیادی در شهر هستند که برای گذراندن زندگی خود مجبور به ی می شوند. این فیلم یکی از زیباترین فیلم های چارلی است.

جویندگان طلا

چاپلین فیلمجویندگان طلارا در مورد رنج های کسانی ساخت که در آن زمان به دنبال طلا در معادن بودند. چارلی فقیر در این فیلم برای برگزار کردن یک مهمانی شام به خاطر دختر مورد علاقهٔ خود و دوستان او دچار مشکلات بی شماری شد. هیچ یک از مهمان ها نمی آیند. نقطه اوج فیلم رقص نان های استوانه ای، توسط چاپلین است که در آن نبوغ فوق العاده اش را به نمایش درمی آورد. نقطه اوج دیگر فیلم، پختن و خوردن یک چکمه توسط چاپلین است.

ت

دوره مک کارتی

در حدود سال ۱۹۵۰ جنگ سرد به اوج خود رسیده بود و در آمریکا ترس شدیدی ازکمونیستهابه وجود آمده بود. در آن سال سناتوری به نامجوزف مک کارتیاعلام کرد لیستی بلند بالا از چند کمونیست معروف دارد. نام چارلی چاپلین نیز در آن لیست بود. او زمانی که برای اولین نمایش فیلمروشنی های صحنهبه لندن سفر می کرد از اخراج خود از آمریکا با خبر شد. به این ترتیب چاپلین به همراه خانواده اش از ژانویهٔ ۱۹۵۳ در خانهٔ زیبایی درکرسیر-سور-وو وهدرسوئیسزندگی کرد و تا سال ۱۹۷۲ به آمریکا بازنگشت.

(تصویر چارلی چاپلین وجکی کوگاندر فیلمپسربچه۱۹۲۱ میلادی)

چاپلین در جواب اتهام ها گفت: <<من یک هنرپیشه هستم نه ت مدار>>

در سال ۱۹۵۴ مک کارتی و همراهانش رسوا شدند. زیرا مشخص شد مدارکی که برای افشای کمونیست ها به کار برده بودند جعلی بود. سال ۱۹۷۲، سال بازگشت شکوهمند چارلی به آمریکا بود و در نیویورک هدیه باران شد و مدال ارزشمند هندل به او اهدا گردید.

در اوایل سال ۲۰۱۲،اداره اطلاعات داخلی بریتانیا(MI5) گزارشی را منتشر کرد که نشان می داد چارلی چاپلین به درخواست آمریکا و به خاطر <<گرایش های کمونیستی>> در دوره ای توسط این اداره تحت نظر و بازرسی قرار داشته است. اما هیچ گاه نتوانستند مدرکی دال بر ارتباط چارلی چاپلین و گروه های کمونیستی بیابند. همچنین در این مدارک عنوان شده که ادارهام آی فایو(MI5)، موفق نشده که محل اصلی تولد چارلی چاپلین را کشف کند.همچنین جمع بندی MI6 این بود که چاپلین ممکن است از طرفداران کمونیست ها باشد ولی در این مورد رادیکال نیست. اما چاپلین به عنوان یکی از قربانیان مک کارتیسم شناخته می شود.

زندگی شخصی

چاپلین در زندگی شخصی چندین بار ازدواج کرد. اولین ازدواج چارلی در اکتبر سال ۱۹۱۸ بامیلدرد هریسبود. دختر بانمکی که چارلی را یاد عشق نافرجامش،هتی کلیمی انداخت که در سال ۱۹۰۸ عاشق او شده بود. عشقی که از همان ابتدا مورد مخالفت خانوادهٔ هتی قرار گرفت. ازدواج چارلی با میلدرد پس از دو سال یعنی در آوریل ۱۹۲۰ به جدایی کشیده شد. نتیجهٔ این ازدواج یک فرزند پسر بود که تنها سه روز عمر کرد.

چارلی در نوامبر ۱۹۲۴ با هنرپیشهٔ نقش اول فیلمپسر بچهیعنیلیتا گریازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند پسر به نام های سیدنی و چار بودند. اما تنها بعد از دو سال این ازدواج نیز به جدایی کشیده شد.

در سال ۱۹۳۶ چاپلین بار دیگر با یک بازیگر ازدواج کرد.پائولت گداردبازیگر نقشدختر بی خانماندر فیلمعصر جدیدکه با چارلی ازدواج کرد. این ازدواج نیز در سال ۱۹۴۲ به جدایی انجامید.

در سال ۱۹۴۲ او با دختر یک نمایش نامه نویس معروف آمریکایی به نامیوجین اونیلآشنا شد. نام آن دختراونا اونیلبود. با اینکه پدر دختر با این ازدواج مخالف بود اما این ازدواج صورت گرفت. چارلی پنجاه و چهار ساله با یک دختر هجده ساله ازدواج کرده بود. این ازدواج در ۱۶ ژوئن سال ۱۹۴۳ انجام گرفت. اولین حاصل این ازدواج دختری به نامجرالدینبود. با اینکه اختلاف سن چارلی و اونا سی و شش سال بود اما این ازدواج پر دوام ترین ازدواج چارلی بود و این دو تا پایان عمر کنار یکدیگر بودند.

او داستان اوایل زندگی خویش را در کتابی تحت عنوان <<داستان کودکی من>> نوشته است. این کتاب مربوط به دورانی است که چاپلین هنوز مشهور نشده بود.

ثروت

ثروت چاپلین پس از مرگش بیش از پانصد میلیون دلار ارزش داشت.

جوایز

  • برندهجایزه اسکار بهترین موسیقی متنبرای فیلم روشنی های صحنه در سال ۱۹۷۳.
  • نامزد دریافت جایزه اسکار در رشته هایبهترین فیلم،بهترین فیلم نامه غیراقتباسیوبهترین بازیگر نقش اول مردبرای فیلم دیکتاتور بزرگ در سال ۱۹۴۱.
  • نامزد دریافت جایزه اسکار در رشته بهترین فیلم نامه غیراقتباسی برای فیلم موسیو وردو در سال ۱۹۴۸.
  • دریافتجایزه اسکار بهترین دستاورد هنریبرای فیلم سیرک در سال ۱۹۲۹.
  • دریافت جایزه افتخاری یک عمر فعالیت هنری در سال ۱۹۷۲.
  • برنده جایزه افتخاری شیر طلایی ازجشنواره فیلم ونیزدر سال ۱۹۷۲.

میراث

در سال ۱۹۹۸ منتقد فیلماندرو ساریس، چاپلین را این گونه توصیف کرد:بدون شک چاپلین یگانه و مهم ترین هنرمند تاریخ سینماست. او خارق العاده ترین عملکرد را داشته و احتمالاً هنوز جهانی ترین نماد است.او به وسیلهٔ مؤسسهٔ فیلم بریتانیا این گونه توصیف شده است: چهره ای شاخص و برجسته در فرهنگ جهانو مبدل سینما به هنر هفتم؛ و به خاطر خنداندن میلیون ها نفر در تمام دنیا در مجلهٔ تایم به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره تأثیرگذار قرن ۲۰ قرار گرفته است. تصویر ولگرد چاپلین به بخشی از فرهنگ تاریخی تبدیل شده و طبق گفته سیمون لویس این شخصیت برای افرادی که تاکنون حتی فیلمی از چاپلین ندیده اند و در جاهایی که فیلم های او هیچگاه پخش نشده اند نیز قابل تشخیص است. منتقد فیلم لئونارد مالتین استدلال می کند که خلق و خوی ولگرد پاک نشدنی و منحصر به فرد است و هیچ کمدین دیگری این قدر در دنیا تأثیرگذار نیست. در مدح شخصیت ولگرد، ریچارد اسچیکل نشان می دهد که فیلم های چاپلین شیوا و دارای اصطلاحات غنی کمدی از روح انسانیت در تاریخ فیلم هستند.در سال ۲۰۰۶ کلاه و یک عصا که بخشی از لباس ولگرد بودند به قیمت دلار ۱۴۰۰۰۰ در یک حراجی در لس آنجلس خریداری شد.به عنوان یک فیلمساز، چاپلین به عنوان یکی از پیشگامان و یکی از با نفوذترین چهره ها در اوایل قرن بیستم در نظر گرفته می شود. از او اغلب به عنوان یکی از اولین هنرمندان فیلم یاد می شود.منتقد فیلم مارک کازینز به عنوان مورخ سینما نوشته است که چاپلین نه تنها باعث تغییر تنها تصاویر سینما شد، بلکه جامعه شناسی و دستور زبان آن را هم تغییر داد.


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


همه چیز درباره هر چیز! اینجا همه چی هست B4-1 it-baz لوازم جانبی موبایل و تبلت جديدترين neuhearriver مطالب اینترنتی roond isiq